|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
![](http://dl.aviny.com/karikator/mozoei/hijab/kamel/15.jpg)
بخش عفاف و حجاب وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی مردمی طه
به حجاب اعتقاد نداشتم، نه من و نه هیچکدوم از اطرافیانم. نماز هم نمیخوندیم. اوایل زندگی ساده ای داشتیم، همه ی ما. ساده، مهربون، صمیمی، خاکی... اما با گذشت زمان آدما عوض میشن. پول که وارد زندگی ما شد، همه چیز تغییر کرد. اونقدر سقوط كرديم كه مهمونی هامون بدون نوشیدنی های الکلی و رقص برپا نمیشد. یا اگه یه مهمونی بدون این ویژگی ها بود اصلا خوش نمیگذشت!
در مجالس خودمونی که فقط اقوام بودیم بلوز و شلوار میپوشیدم. یکی دو دفعه هم توی مراسم های خاص پیراهن و کت و دامن پوشیدم ولی دیگه نه. لباس های دخترونه دوست نداشتم. بدون هیچ اعتقاد دینی، خیلی متفاوت با اطرافیانم فکر میکردم. موقع بیرون رفتن ظاهر ساده ای داشتم و آرایش نمیکردم. مانتوهای کوتاه نمیپوشیدم و همیشه با دوستام درگیری داشتم چون شالمو عقب نمیکشیدم. این طرز فکر از همون اول توی وجودم بود: کاری رو انجام نمیدم، اگه انجام دادم بصورت کامل انجام میدم. درسته که حجاب رو قبول نداشتم ولی رعایت پوشش رو یه قانون اجتماعی میدونستم و قوانین برای رعایت نظم باید رعایت بشن.
برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
:: موضوعات مرتبط:
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
,
:: برچسبها:
دليلي براي چادري نشدن نديدم ,
داستان عفاف و حجاب ,
حیا ,
عفاف و حجاب ,
حجاب فاطمی ,
حجاب صحیح ,
حجاب اسلامی ,
سوالاتی درباره حجاب ,
داستان های حجاب ,
داستان های کوتاه عفاف و حجاب ,
داستانهای عفاف و حجاب ,
داستان های زیبا در مورد عفاف و حجاب ,
عفت ,
مرواریدی در صدف ,
:: بازدید از این مطلب : 1743
تاریخ انتشار : پنج شنبه 22 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
![](http://s1.picofile.com/file/7975951391/1555015218119774207182226147205791891685571.jpg)
من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. پدر و مادرم به حجاب و حدود مسائل شرعی، خیلی اهمیت میدادند. حجاب را زودتر از نه سالگی شروع کردم. لباسهایم بلند و موهایم پوشیده بود، اما چادر، پوشش دائمیام نبود.
دوم یا سوم راهنمایی بودم که چادر مشکی را برای همیشه انتخاب کردم و چادری بودنم را هم دوست داشتم. هیچ مخالفتی مبنی بر اینکه زود است یا دلم نمیخواهد، نداشتم و در مدرسه، بچهها هم خیلی برخورد خوبی داشتند و از حجابم خوششان میآمد، اما هنوز در مهمانیها، چادر نداشتم.
برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
:: موضوعات مرتبط:
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
تحقيقات،مقالات ,
دوست ,
,
:: برچسبها:
تأثیر یک دوست مرا شیفته چادر کرد ,
تاثیر دوست بر حجاب ,
تاثیر دوستان بر حجاب ,
ماجرای چادری شدنم ,
حجاب ,
عفاف ,
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
حکایت عفاف و حجاب ,
حیا ,
دین داری ,
خون بها ,
خون بهای شهیدان ,
کانون فرهنگی طه ,
وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی طه ,
کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1728
تاریخ انتشار : پنج شنبه 22 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
![](http://s4.picofile.com/file/7983214301/85802319211690411768211820147253128119244.jpg)
بخش عفاف و حجاب وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی مردمی طه ؛ من یک دختر چادریام که خیلی به چادرم افتخار میکنم و خیلی خیلی دوستش دارم. عاشقشم، وقتی خودم رو توی آینه یا هر جایی که تصویرم میافته با چادر میبینم، یك حس آرامشی بهم دست میده که اصلاً قابل توصیف نیست.
اما ماجرای چادری شدنم، اینطوری بود:
من توی یك خانواده مذهبی بزرگ شدم و تک دختر هستم. برای چادری شدنم، هیچ اجباری نداشتم. اولین چادرم رو توی سوم راهنمایی، وقتی كه میخواستم برم مشهد، برای رفتن به داخل حرم دوختم. بعد اون هم دیگه چادر سر نمیکردم. مانتویی بودم، اما حجابم متعادل بود.
یك عمو دارم که خیلی تو حجاب، سختگیر بود. اصلاً باهام نمیساخت و خیلی اذیتم میکرد، با تحقیر، مسخره کردن لباسام و ...
من هم از لجش، بیشتر موهام رو در میآوردم و لباسای رنگی و جین و... میپوشیدم. شیطونی میکردم که حرصش رو در بیارم. اون هم مینشست زیر پای بابام که دخترت، این جور و اون جور. خلاصه کنم، ولی بابام خیلی بهم سخت نمیگرفت...
برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
:: موضوعات مرتبط:
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
,
:: برچسبها:
ماجرای چادری شدنم ,
حجاب ,
عفاف ,
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
حکایت عفاف و حجاب ,
حیا ,
دین داری ,
خون بها ,
خون بهای شهیدان ,
کانون فرهنگی طه ,
وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی طه ,
کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1822
تاریخ انتشار : پنج شنبه 22 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
![](http://dokhmale-papa.persiangig.com/dokhtar-chadori/photo-gallery-dokhtarchadori5.jpg)
بخش عفاف و حجاب وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی مردمی طه
گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟
بر گشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.
پرسیدم: با منی؟
گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمی شوی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمی شوی از رنگ همیشه سیاهش؟
برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
:: موضوعات مرتبط:
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
,
:: برچسبها:
اذیت نمیشوی با این پارچه دراز دور و برت ,
حجاب ,
عفاف ,
عفاف و حجاب ,
داستان کوتاه عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
حکایت عفاف و حجاب ,
حیا ,
دین داری ,
خون بها ,
خون بهای شهیدان ,
کانون فرهنگی طه ,
وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی طه ,
کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1610
تاریخ انتشار : پنج شنبه 22 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
![](/upload/y/yaemam-mahdi-1390/image/4_13.jpg)
آثار خدمت به بندگان
به سند معتبر روايت شده است كه چون آن حضرت (امام حسین ع) در صحراى كربلا شهيد شد، بر پشت مبارك آن حضرت پينهها ديدند، از حضرت امام زين العابدين (علیه السلام) از سبب آنها پرسيدند، حضرت فرمود كه: از بسيارى مالها كه از پشت خود بر مىداشت و در شبها به خانههاى بيوهزنان و يتيمان و مسكينان مىبرد، پشت مباركش پينه كرده بود.
جلاء العيون، المجلسي ،ص:502
:: موضوعات مرتبط:
احادیث ,
حدیث روز ,
احادیث امامان معصوم(علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
حدیثی از امام سجاد ,
آثار خدمت به بندگان ,
حدیث ,
حدیث روز ,
احادیث معصومین ,
سخن معصوم ,
احادیث امامان ,
کانون فرهنگی طه ,
:: بازدید از این مطلب : 1435
تاریخ انتشار : چهار شنبه 21 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
بخش عفاف و حجاب وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی کردمی طه
![](http://up.harimeasmani.ir/up/harimeasmani/Pictures/jashn-setareha.gif)
جشن تولد ستاره ها
از امروز قصد داریم جشن تولد بگیریم برای ستاره هایی که خودشون وقف خدا و حضرت زهرا کردن جشن تولد ستاره ها اسم یه فراخوان وبلاگیه خانومایی که چادری نبودن و چادری شدن ویا چادری بودن ولی بدون علاقه چادر میزاشتن و الان با علاقه چادر میزارن میتونن تاریخ تولد چادری شدنشونو بعلاوه خاطره همون روزو برامون بفرستن تا ما نشرش بدیم ایشالا که بتونیم فقط یه نفرو به راهی که درست و مستقیمه راهنمایی کنیم و دل حضرت زهرا رو شاد کنیم.
برای ارسال مطلب اینجا کلیک کنید
منبع مطلب
:: موضوعات مرتبط:
عفاف و حجاب ,
درباره عفاف و حجاب ,
,
:: برچسبها:
طرح وبلاگی عفاف و حجاب ,
طرح وبلاگی حجاب ,
جشن تولد ستاره ها ,
حجاب ,
عفاف ,
عفاف و حجاب ,
داستان عفاف و حجاب ,
حکایت عفاف و حجاب ,
حیا ,
دین داری ,
خون بها ,
خون بهای شهیدان ,
کانون فرهنگی طه ,
وبگاه کانون فرهنگی تبلیغی طه ,
کانون طه ,
:: بازدید از این مطلب : 2060
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
![](/upload/y/yaemam-mahdi-1390/image/27527373.jpg)
در قرآن کلمه امر راجع به معروف آمده است اینکه می گوید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف» (لقمان/17) هم راجع به نماز آمده است. می فرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاة» (طه/132) معنایش این است که آن معروفی که از همه برجسته تر است و باید به آن تکیه کنیم نماز است. در قرآن به موسی می گوید: اولین وظیفه تو نماز است...
برای مشاهده و دانلود فیلم به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
:: موضوعات مرتبط:
دانلود ,
فیلم ,
سخنرانی مذهبی ,
سخنرانی ,
استاد قرائتی ,
,
:: برچسبها:
استاد قرائتی ,
اهمیت نماز ,
نماز ,
سخنرانی در مورد نماز ,
نماز ستون دین است ,
فیلم در مورد نماز ,
دانلود فیلم سخنرانی های استاد قرائتی ,
فیلم سخنرانی استاد قرائتی با موضوع اهمیت نماز ,
نماز در کلام استاد قرائتی ,
دخترا بخونن ,
فرزند دختر ,
فرزند ,
خانه ای که دختر در آن باشد ,
سخنان ایت الله قرائتی ,
سخنان استاد قرائتی ,
کانون فرهنگی طه ,
:: بازدید از این مطلب : 5912
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 آبان 1393 |
نظرات ()
|
|
|
|
|