همه ما علاقمندیم دارای صفات نیکوی اخلاقی و فضائل نفسانی باشیم و نیز به دور از صفات زشت و عاری از رذائل نفسانی بوده باشیم، به این منظور روشن است که اول باید هر دو دسته از صفات شناخته شوند و پس از آن برای پیاده کردن دانسته ها تلاش نمود.
در این نوشتار مختصر نام این مرحله را «تزکیه» می گذاریم که البته نامی است برگرفته از قرآن مجید. قصد نگارنده- با اعتراف به تهی بودن خویش از فضائل و احتیاج زیاد به تطهیر درون- بیان چند نکته در زمینه عملیاتی نمودن آن دانسته هاست. یعنی نکاتی در باره «تزکیه نفس»
1- باید دانست تزکیه نفس به هیچ وجه عملی آسان نیست که بسیار دشوار است. تا جائیکه در روایات متعددی از تلاش برای آن به «جهاد» یا «مجاهده» تعبیر شده است. از آن جمله است روایات ذیل که از حضرت امیرالمۆمنین (صلوات الله علیه) در کتاب «تصنیف غررالحکم» نقل شده است: «الا و ان الجهاد ثمن الجنّة فمن جاهد نفسه مکلها و هی اکرم ثواب الله لمن عرفها» «افضل الجهاد مجاهدة المرء نفسه» «ثمرة المجاهدة قهر النفس» «انک ان جاهدت نفسک حوت رضی الله» «ان المجاهد نفسه و علی طاعة الله و عن معاصیه عندالله سبحانه بمنزلة برً شهید»؛ گونه ای از این روایات شریفه به این ترتیب است: «به هوش باشید! همانا جهاد کردن؛ بهای بهشت است پس هر آن کس که به جهاد با نفس خود پرداخت آن را مالک شد و این ارجمندترین ثواب برای کسی است که نفس خود را شناخته است»
«برترین جهاد، مجاهده ای است که آدمی با نفس خود می کند» «حاصل مجاهده، چیرگی بر نفس است» «اگر مجاهده با نفس کنی به خشنودی خداوند دست می یابی» «کسی که در راه انجام طاعت خداوند و دوری از گناهان مجاهدت می ورزد، در نزد خداوند منزلت انسان نیکو کار شهید را داراست»
2- در عین حال سرانجام این تلاش و مجاهده بسیار شیرین و گواراست. چنانکه خداوند سبحان در آیه نهم از سوره مبارکه شمس می فرماید: «
همانا رستگار شد آن کس که نفس خود را تزکیه نمود» به نظر می رسد هر کاری که آدمیان انجام می دهند برای رسیدن به رستگاری و راحتی است. ولی متاسفانه بسیاری از ما یا رستگاری حقیقی را نمی شناسیم و یا اگر آن را می شناسیم، راه رسیدن به آن را گم نموده ایم.
و حال آنکه خالق حکیم و رحیم ما می فرماید، راه فلاح و آزادگی و راحتی، تزکیه نفس است. تأمّل در همان احادیث که در بند یک ذکر نمودیم به خوبی نشان می دهد، ثمره جهاد با نفس و تزکیه، چه سود بزرگ و خوشحال کننده ای می باشد. براستی آیا رسیدن به برترین ثواب الهی و دستیابی به رضایت خداوند، باعث شادی و آسایش نیست. چنانکه در کتاب فوق الذکر از امام علی (علیه السلام) نقل می کند که: « من مقت نفسه احبّه الله» ؛ «کسی که بر نفس خود غصبناک باشد، خدای متعال دوستش دارد.»
به هوش باشید! همانا جهاد کردن؛ بهای بهشت است پس هر آن کس که به جهاد با نفس خود پرداخت آن را مالک شد و این ارجمندترین ثواب برای کسی است که نفس خود را شناخته است
3- نکته دیگر که بسیار حائز اهمیت است آن است که آدمی باید طرق پیاده نمودن دانسته ها را بداند. ذیلاً به بعضی از این روش ها که بر گرفته از احادیث اهل بیت «علیهم السلام» است پرداخته می شود. در حدیثی معتبر از حضرت امام صادق (علیه السلام) گزارش شده است که فرمودند: «... انّ الله تبارک و تعالی خضّ الانبیاء بمکارم الاخلاق فمن کانت فیه فلیحمد الله علی ذلک و من لم تکن فلتیضّرع الی الله و لیسأله. قال قلت: جعلت فداک و ماهی؟ قال: الورع و القنوع و الصبر و الشکر و الحلم و الحیاء و السخاء و الشجاعة و الغیرة و البّر و صدق الحدیث و اداء الامانة» [1] روشن است که این روایت مبارک، نیازمند تفسیر و شرح مفضّلی می باشد.
اما ترجمه گونه ای چنین است: ... به راستی که خداوند (تبارک و تعالی) خصائل والای اخلاق را مخصوص انبیاء گردانید. پس اگر کسی (از غیر انبیاء) این صفات را داراست، باید خداوند را ستایش کند و اگر کسی فاقد آن هاست پس باید به درگاه خداوند تضّرغ کند و آن ها را بخواهد. راوی می گوید: عرض کردم: جانم به فدای شما آن صفات چه چیزهایی هستند. امام فرمود: ورع و پرهیزگاری، قناعت کردن، صبر، شکرگزاری، فرو بردن خشم، حیا، بخشندگی، شجاعت، غیرت، نیکوکاری، راستگویی و ادای امانت.
همانطور که واضح است طبق این حدیث، یک راه برای مجاهده با نفس و تزکیه آن، پناهنده شدن به ذیل عنایات ربویی است. آن هم با حالت تضّرع. در خور توجه آنکه بعضی از لغویین گفته اند: تضّرع یعنی چیزی را با ذلّت خواستن. [2]
به راستی علت اینکه ما تا به حال برای تزکیه خود، متضّرعانه از خداوند درخواست نکرده ایم چیست؟ به نظر می رسد آبشخور این وضعیت تأسف بار، ضعف ایمان باشد که خود مسأله ای عمیق و البته محتاج بحث و تفصیل است. شایان ذکر آن که دعای شریف "مکارم الاخلاق" که دعای بیستم صحیفه سجادیه می باشد حاوی حداقل 160 درخواست اخلاقی از خداوند متعال است که شاید بتوان همه آن ها را به 12 خصلت نیکوی مذکور در حدیث فوق ارجاع داد.
اما راه بعدی برای پیروزی در جهاد با نفس و تزکیه آن: از بعضی احادیث چنین به دست می آید که اگر آدمی خود را همانند کسانی که دارای صفت نیکوی اخلاقی هستند، بنماید، ای بسا دارای آن صفت حمیده بشود.
از امیرالمومنین (صلوات الله علیه) منقول است که فرمودند: «ان لم تکن حلیما فتحلّم فانه قلّ من تشبّه بقوم الا و اوشک ان یکون منهم. » [3] می فرمایند: اگر اهل حلم ورزیدن (صبر در برابر خشم خویش) نیستی، پس با تکلف، حلم بورز و خود را شبیه انسان حلیم قرار بده، چرا که کم پیش می آید کسی شبیه قومی بشود.
آدمی در راه ارتقاء درجه ایمان خود گام بردارد. که این مسأله ارتباط تنگاتنگ با کسب بصیرت دین از یک سو و از سوی دیگر دوری از گناهان و انجام واجبات دارد.
هر چند این فرمایش نورانی از آغاز برای کسب صفت بردباری فرموده شده است ولی انتهای آن گویای یک قاعده کلی در زمینه کسب ملکات نیکوی اخلاقی است. بر این مطلب برخی شراح نهج البلاغه تصریح نموده اند. از جمله این میثم بحرانی- رحمة الله علیه- «در اختیار مصباح السالکین ذیل این حدیث عبارتی دارد که معنای آن چنین است: تحلّم، تمرین حلم ورزیدن است، چون اکثر ملکات اخلاقی، حالاتی اکتسابی هستند. [4] چنانکه چنین مطلبی در شرح این ابی الحدید نیز آمده است. [5]
در اینجا ممکن است این شبهه مطرح بشود که آیا این روش، منافقانه نیست؟ در جواب باید بگوییم: تفصیل پاسخ، مجال دیگری می طلبد ولی اجمالا عرض می کنیم به نظر می رسد تعریف نفاق و منافق، اصلاً چیزی دیگری است و شامل چنین شخصی که در مسیر تهذیب نفس خود و واجد نیت الهی است نمی شود.
اما راه بعدی که از دو راه قبلی بسیار اصلی تر و پر اهمیت تر است و اصلا وظیفه واجب همه ماست آن است که آدمی در راه ارتقاء درجه ایمان خود گام بردارد. که این مسأله ارتباط تنگاتنگ با کسب بصیرت دین از یک سو و از سوی دیگر دوری از گناهان و انجام واجبات دارد. البته توضیح این راه در این مختصر میسّر نیست.
ولی در عین حال عرض می کنیم که در روایات شریفه و حتی در قرآن مجید در بسیاری از موارد، اعمال نیکو و صفات کریمه اخلاقی و نفسانی بر عنوان «مومن» یا مشابه آن مانند «الذین آمنوا» مترتب شده است و این خود نشانگر وابستگی ان اعمال و صفات به ایمان است.
از سوی دیگر تقوی که به معنای ترک محرّمات و انجام واجبات است، کلید درستی و راستی و ذخیره رستاخیز و سبب آزادی هر گونه بردگی (غیر خدا) و نجات از هر گونه هلاکت و کامیابی و موفقیت جویندگان سعادت و نجات یافتن فرارکنندگان و سبب نیل به مقاصد الهی، معرفی شده است.
این ویژگی ها بر گرفته از متن حدیث نورانی امیرالمۆمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه بود که می فرماید: فإن تقوی الله مفتاح سداد و ذخیرة معاد و عتق من کلّ ملکة و نجاة من کل هلکة، بها نیجخ الطالب و نیجو الهارب و تنال الرغائب [6] ؛
تقوا و ترس از خدا، كلید گشودن هر در بسته اى است، ذخیره رستاخیز، و سبب آزادى از بردگى شیطان و نجات از هر هلاكت اس.
به همین سه نکته بسنده می کنیم. شاید در مجالی دیگر نکات دیگری عرضه شود.
پی نوشت ها:
[1] الامالی، للشیخ المفید ص 192- 193
[2] - التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج7 ، ص 28- 29
[3] - نهج البلاغة حکمت 207
[4] - اختیار مصباح السالکین، ص 627
[5] - شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 27
[6] - نهج البلاغه خطبه 230
منبع:تبیان
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق و عرفان اسلامی ,
اخلاق عارفانه ,
,
:: برچسبها:
سه نکته کلیدی برای جهاد با نفس،اخلاق،جهاد با نفس ,
:: بازدید از این مطلب : 3233